دختری در آسمان کویر

ساخت وبلاگ
برگشتم خوابگاه. آلرژی بعد از سرماخوردگی اومده سراغم و اومدم تو سوئیت نشستم. حالم اصلا خوب نیست و فردا هم باید برم سرکار. سرفه اونمو بریده. دیشب بهتر بودم. اینجا هم استرس دارم هم تختم تو دل شوفاژه واسه همین آلرژی برگشته. خیلی خسته ام ازش. یادم میفته به اون سالی که ۶ ماه آلرژی داشتم. واقعا خسته ام. کلا از زندگی خسته ام. دلم میخواد دکمه ی پایان زندگی داشتم تو یه لحظه فشارش میدادم و تمام میشدم. این دختره که هم اتاقیمه باعث استرسم میشه و میترسم سرفه کنم و همین استرس باعث بدتر شدن حالم میشه‌... این زندگی نیست که ما میکنیم دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 16:59

همچنان بیدارم، و اصلا روحیه م خوب نیست. کاش فردا جمعه بود. لعنت به این بیخوابی، لعنت به سرفه، لعنت به هم اتاقیم. نمیدونم چرا بیخواب شدم. عصری یکم خوابیدم ولی با توجه به اون همه دارویی که خوردم و تقریبا همشون یه جورایی خواب آور هم هستن پس چرا مثل جغد بیدارم. دیفن ، اکسپکتورانت، قرص سرماخوردگی همه اینارو خوردم. تازه سر شب یه ملاتونین ۵ هم خوردم. وااااای به این بیخوابی. تف به این بیخوابی. دلم میخواد تا سرمو میذارم رو بالشت بخوابم. اما از وقتی هم تو خوابگاه و هم تو محل کارم با یه سری استرس ها مواجه شدم دوباره این بیخوابی داره برمیگرده. یه مدت خوب شده بودم دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 16:59

رفتیم سینما فیلم سلفی با رستمو دیدیم. فیلمش جالب نبود ولی در کل روز خوبی بود. الانم دوش گرفتم منتظرم چاییم دم بکشه بخورم

هنوز نرفتم تعیین سطح بدم کلاسای زبانمو دوباره شروع کنم. خدا کنه این ماه بتونم برم

دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 15 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1402 ساعت: 12:23

دیشب یه خواب خیلی خیلی عجیب دیدم، در مورد کرم بود ولی نمیخوام اینجا بنویسمش چون نوشتنش هم جالب نیست. پریروز رفتیم یخچال جهیزیمو خریدیم فردا قراره بفرستنش. از انتخابم راضی هستم. خوشبختانه مستاجر خودش زنگ رد به بابای مسترلپ و گفت وه میخواد زودتر بلند شه، من خیلی خوشحال شدم اینجوری احتمالا عروسی ما جلوتر میفته. یک ساعتی میشه از خونه مسترلپ برگشتم خوابگاه، حضور اینه دختره تو اتاق همش انرژی منفیه. حس میکنم دورتادورشو یه انرژی منفی احاطه کرده. کاش زودتر از خوابگاه برم و از این دختره خلاص شم. دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 18 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1402 ساعت: 12:23

دسشویی سوئیت ما خراب شده واسه همین همش باید بریم سوئیت بغلی، یه دختر تو سوئیت بغلی هست که اون شب نشسته بود تو سوئیت و گریه میکرد، امشبم همینطور. آروم آروم گریه میکنه اما من متوجه میشم که داره گریه میکنه. کاش خدا بهش آرامش بده‌.

دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 13 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1402 ساعت: 12:23

نشستم تو ایستگاه منتظر قطار

دلم‌میخواد سه روز کامل بخوابم و کلا ارتباطم با دنیا قطع باشه. فقط در حالی که خوابم و بیدار نمیشم حس کنم مسترلپ جانم دستامو گرفته قلبم مطمئن باشه و به خوابم ادامه بدم

دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 30 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 12:32

یه آرامش عجیبی امشب هست، خوشم میاد از این آرامش و نمیدونم چرا یکم هم استرس میگیرم دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 12:32

بالای صفحه ی بک گراند تلگرام برفی شده. منم دلم برف خواست. کاش یه عالمه برف بباره انقدر بباره که همه جا بخاطر برف تعطیل شه. یاد وقتی افتادم که برف زیادی توی همدان می‌بارید و من به چراغ فانوسی قشنگی که پشت خوابگاه نصب بود نگاه میکردم. یه نور آبی کم رنگ داشت که با دونه های درشت و زیاد برف توی شب یه ترکیب شاعرانه میشد که هیچوقت از ذهنم نمیره. نمیدونم چرا ذهنم همش داره مدام فلش بک به گذشته میزنه، هرچیزی از گذشته تو ذهنم میاد از بچگی تا بزرگسالی و منو غمگین میکنه. حتی خاطرات قشنگ هم تو ذهنم میاد غمگین میشم. من به هیچی فکر نمی‌کنم ولی این چیزا یهو مثل یه عکس میاد تو ذهنم و میره. اصلا خوشم نمیاد که ذهنم انقدر تو گذشته میره و میاد. بدون مقدمه. مثلا صبح به سختی از خواب بیدار شدم یه چشمم هنوز بسته ست یهو یه صحنه از بچگیم اومد تو ذهنم. بدون هیچ مقدمه ای. نمیدونم چی تو مغزم تغییر کرده نمیدونم دختری در آسمان کویر...
ما را در سایت دختری در آسمان کویر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rivas66a بازدید : 33 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 12:32